ویندوزفون شکستی باشکوه بود؛ نگاهی به فراز و نشیب مایکروسافت
به گزارش بازیکده، پس از 2 سال رخوت و سکوت بالاخره خبری که همه انتظارش را داشتند منتشر شد و مایکروسافت بیان کرد که پشتیبانی از ویندوز 10 موبایل به سرانجام رسیده است. بنابراین دیگر نه توسعه ویندوزفون ادامه خواهد داشت، نه می توان انتظار احیا شدن معجزه آسایی را برای آن کشید، و نه مایکروسافت کوشش خواهد نمود با دوقطبی قدرتمند iOS اپل و اندروید گوگل رقابت کند. مایکروسافت جدیدی که ساتیا نادلا (Satya Nadella) ساخته، همکاری را بر رقابت ترجیح می دهد و تصمیم دارد از سال 2020 گوشی های خود را با سیستم عامل اندروید عرضه کند.
از سفر با تور سریلانکا به یکی از زیباترین کشورهای آسیایی سفر کنید و از شهرهای زیبای کلمبو و بنتوتا دیدن کنید.
با این حال شکست کلی ویندوزفون نباید روی مجموعه ای از پیروزی ها و پیشرفت های کوچک آن را بپوشاند. پیروزیت هایی که مایکروسافت و شرکای سخت افزاری آن هیچ گاه برایش به اندازه کافی مورد توجه قرار ندریافتد. ویندوزفون در ابتدای جهتش، یعنی در سال 2010، نماینده جسورانه ترین و اصیل ترین بازنگری در ماهیت گوشی هوشمند، از زمان معرفی آیفون در سال 2007 بود. ویندوزفون بر خلاف اندروید بازفراوری ماتریس آیکن های iOS نبود؛ و برخلاف اندروید روی ضعیف تری سخت افزار هم سریع و روان اجرا می شد.
با توجه به این که بعید می رسد در آینده فرصت زیادی برای صحبت کردن در خصوص ویندوزفون وجود داشته باشد. تصمیم گرفتیم در این مطلب نگاهی به بعضی از مهم ترین رویدادهای تاریخ این سیستم عامل موبایل نگون بخت در طی این چند سال بیندازیم.
اکتبر 2010: معرفی یک سیستم عامل موبایل کاملا متفاوت
9 سال پیش در تاریخ 11 اکتبر 2010 بود که گیک تکنولوژی استفان فرای (Stephen Fry) در برابر جمعی از تماشاگران مشتاق در لندن ایستاد و خاطرنشان کرد که از معرفی سیستم عامل جدید ویندوزفون هیجان زده است. فرای که مدت ها طرفدار آیفون بود، از لحظات لذت بخش کوتاهی که این سیستم عامل جدید با طراوت برایش مهیا می کرد گیج شده بود. او برای استقبال از این سیستم عامل دلایلی خوبی داشت: ویندوزفون اصلی در آن روزها به شکل جذابی متفاوت بود و از بسیاری نظرها جلوتر از زمان خودش به نظر می رسید.
بعضی رابط کاربری ویندوزفون 7 را میلیون ها کیلومتر جلوتر از طراحی خشکی می دانستند که بر آیفون ها و کوشش های سامسونگ برای کپی کردن آن حاکم بود. در حالی که در آیفون با آیکن هایی ثابت طرف بودید، ویندوزفون برای شما کاشی هایی را نمایش می داد که روی آن ها اطلاعات زنده و به روز دیده می شد. برای مثال کاشی تقویم قرار دیدار بعدی شما را نشان می داد، روی کاشی اپلیکیشن مسیج می توانستید خلاصه ای از متن پیغام ها را بخوانید، آخرین تماس از دست رفته را روی کاشی اپ تلفن می دید و به همین ترتیب. الان هم زمانی که به صفحات هاب در گوشی های اندرویدی (مانند بلینک فید HTC، یا فید گوگل) نگاه می کنید که اطلاعاتی مرتبط با شما را نمایش می دهند، نباید فراموش کنید که حداقل بخشی از ایده آن ها از کاری که مایکروسافت در ویندوزفون نموده بود آمده است. یا حداقل از چیزی که مایکروسافت پیش بینی نموده بود. به نظر می رسد بزرگ ترین اشتباه مایکروسافت این بود که پیروز نشد این چشم انداز جسورانه و طراحی جدید را تا خاتمه پیش ببرد؛ پس از این که بازخوردهای ابتدایی، ویندوزفون را برای کاربران بیش از حد ناآشنا و غریبه تلقی کرد، مایکروسافت برای جلب رضایت کاربران قدرت اولیه این سیستم عامل را به اشکال مختلف و موثری تقلیل داد.
حال به آسانی می توان فراموش کرد که ویندوزفون در آن موقع نسبت به اندروید تا چه اندازه سریع تر و روان تر حس می شد. حتی کیبورد لمسی مایکروسافت هم به شدت بهتر بود. اگر بخواهید در خصوص بهترین و موثرترین روش نمایش اطلاعات مفید و نوتیفیکیشن ها روی لاک اسکرین صحبت کنید هم باید با سراغ روش مایکروسافت بروید. ویندوزفون از یکی از مهم ترین و فراگیرترین جنبه ها با آیفون برابر بود؛ بیش از همه به این دلیل که مایکروسافت تصمیم گرفته بود مثل اپل، تجربه کاربری را روی تمام گجت های ویندوزفون به شدت تحت نظارت داشته باشد. نرم افزارها در سیستمی کاملا بسته فراوری می شد و نتیجه آن محصولاتی بسیار تروتمیز و بهینه بود.
نوامبر 2011: انقلاب طراحی صنعتی
سهم اکوسیستم ویندوزفون در عرصه وسیع تر طراحی کلی گوشی های هوشمند هیچ گاه به درستی درک نشده است. پلتفرم ویندوزفون اولین بار با معرفی گوشی های منحصربه فردی مانند سامسونگ Omnia 7 با صفحه نمایش 4 اینچی OLED، دل Venue Pro با کیبورد کشویی و HTC 7 Surround با اسپیکر داخلی بزرگ و استند آغاز به کار کرد. ولی سال بعد با معرفی دو گوشی ویندوزفون 8X و 8S از سوی HTC و گوشی نوکیا لومیا 800 بود که ما واقعا پیشروی ویندوزفون در زمینه طراحی صنعتی را دیدیم.
طراحی این گوشی ها از زیباترین و نوآورانه ترین نمونه های آن موقع بود. نوکیا با بهره برداری از طراحی بالش مانند نوکیا N9 در واقع داشت از خودش دزدی می کرد، ولی این موضوع اهمیتی نداشت. مهم این بود که برای مدت کوتاهی در اواخر سال 2011، ویندوزفون بعضی از بهترین سخت افزارهای موجود را در تسخیر خود داشت. آیفون معاصر این گوشی ها یعنی آیفون 4s گوشی خوبی بود، ولی صفحه نمایش کوچک تری داشت و یک سال از عمر طراحی تکراری آن می گذشت.
مایکروسافت توانست ویندوزفون 7 را با مجموعه ای از طراحی های متفاوت تعدادی از مطرح ترین فراورینمایندگان جهانی گوشی موبایل معرفی کند و یک سال بعد این فرایند با بهترین طراحی های نوکیا و HTC ادامه پیدا کرد. نوکیا تمام آینده اش را وقف ویندوزفون کرد و HTC سرمایه زیادی را برای فراوری گوشی های 8X و 8S اختصاص داد. این اتفاقات در کل یکی از نقاط عطف را در تاریخ ویندوزفون رقم زد. شکست نهایی این گوشی ها در ضربه زدن به تسلط آیفون و گوشی های اندرویدی بر بازار، همان چیزی بود که باعث شد شرکای سخت افزاری مایکروسافت رفته رفته ایمان خود را به این پلتفرم از دست بدهند و نوکیا به عنوان فراورینماینده گوشی موبایل در نهایت به نابودی کشیده گردد.
جولای 2013: دوربین گوشی موبایل یک قدم به جلو می رود
ویندوزفون ابتدا پیش فرض های ما را در خصوص رابط کاربری خوب به هم ریخت. سپس این سیستم عامل بعضی از بهترین و زیباترین سخت افزارهایی را که دیده بودیم به ما داد. در نهایت پیش از این که ستاره بخت ویندوزفون رو به خاموشی برود، این سیستم عامل پیروز شد تکنولوژی دوربین موبایل را به لطف گوشی لومیا 1020 و برجستگی خاطره انگیز دایره وار دوربینش، یک گام جلوتر ببرد. گوشی نوکیا 1020 در واقع نسخه ای باب روزتر از نوکیا 808 PureView با سیستم عامل سیمبین بود. هر دوی این گوشی ها به دوربینی با سنسور 41 مگاپیکسلی مجهز بودند و هر دو پیشرفتی چشمگیر در زمینه عکاسی موبایل محسوب می شدند. دوربین نوکیا 808 هنوز هم به قدری خوب است که می توانید به راحتی از آن به عنوان یک دوربین کامپکت بهره ببرید و در مقابل هیچ گوشی هوشمند مدرنی هم کم نیاورید. مدل بعدی یعنی لومیا 1020 بیشتر تفاوت خودش را مدیون بهره مندی از یک سیستم عامل بسیار بهتر و مدرن تر بود.
ویندوزفون با مجموعه متنوعی از مسائل دست وپنجه نرم می کرد که شانس آن را برای دست یافتن به پیروزیت گسترده کاهش می داد، ولی از نظر جنبه های اصلی طراحی سخت افزاری خوب، قابلیت های عالی در زمینه عکاسی و شارژدهی مناسب کمتر کسی به آن شک داشت.
اوت 2013: مشکل مزمن اپلیکیشن ها
اگر دوست دارید بدانید چرا هیچ کدام از کوشش های شدید ویندوزفون به نتیجه نرسید، پاسخ این سوال را باید در شکست مزمن این پلتفرم در جذب توسعه دهندگان اپلیکیشن ها جست وجو کنید. هر بار که نوکیا یک گوشی ویندوزفون جدید معرفی می کرد، مجبور بود از پاسخ به سوال هایی مانند این که انتها کی اپلیکیشن اینستاگرام برای این پلتفرم عرضه می گردد طفره برود. در همان زمان که مایکروسافت در حال شکست دادن گوگل از نظر اپلیکیشن هایی بود که به طور پیش فرض روی گوشی قرار دارند، گوگل به راحتی داشت بازی را در جبهه برخورداری از اپلیکیشن های اصلی متفرقه و ساختن یک اکوسیستم غنی می برد. شاید اگر در دنیایی موازی زندگی می کردیم که در آن موتور جست وجوی بینگ از جست وجوی گوگل برتر بود، سرویس هات میل هنوز محبوبیت داشت و اینترنت اکسپلورر مرورگر مسلط باقی مانده بود، الان می توانستیم در خصوص سقوط اندروید صحبت کنیم.
احتمالا مهم ترین اپلیکیشنی که جای خالی آن در اکوسیستم مایکروسافت حس می شد، اپلیکیشن یوتیوب بود، و این موضوع اتفاقی هم نبوده است. خصومت های گوگل و مایکروسافت بر سر حضور اپلیکیشن یوتیوب در ویندوزفون پیشینه ای دور و دراز دارد. ولی در نهایت به نظر می رسد گوگل دلش نمی خواسته به ویندوزفون شانسی برای تبدیل شدن به رقیبی جدی برای اندروید بدهد. شاید به نظر تحلیلی ساده انگارانه برسد، ولی حتی ممکن است دلیل مشابهی پشت تصمیم گوگل برای پشتیبانی نکردن از یوتیوب روی آمازون اکو شو وجود داشته باشد. این تصمیم را می توان به چشم مثالی دیگر برای کوشش گوگل در فلج کردن یکی از رقبای مستقیم محصولاتش (که این بار گوگل هوم است) با حذف کردن اپلیکیشن یوتیوب دید.
آوریل 2014: خریدن نوکیا
با فرا رسیدن سال 2014، ویندوزفون تقریبا تمام اندوخته خبرهای خوبش را خرج نموده بود و داشت به درس عبرتی هم برای مایکروسافت و هم برای کل صنعت موبایل تبدیل می شد. مایکروسافت که پیش از این با ترجیح دادن نوکیا، باعث شده بود HTC و سامسونگ از ویندوزفون فاصله بگیرند، دل را به دریا زد و کمپانی فنلاندی افسانه ای فراورینماینده موبایل را خرید. پس از آن مجموعه ای از تغییر و تحولات در نام های تجاری و سمت افراد صورت گرفت که نتیجه آن قرار دریافت اولین لوگوی مایکروسافت روی یک گوشی هوشمند مدرن بود. ولی مایکروسافت نتوانست جهتی را که به واسطه کمبود مزمن اپلیکیشن ها در آن افتاده بود تغییر دهد و به کوششش برای جلب نظر کاربران با استفاده از قدرت سنتی نوکیا در طراحی و دوربین ادامه داد. چیزی که در نهایت رخ داد این بود که فراورینمایندگان گوشی های اندرویدی مانند سامسونگ انتها نسبت به اهمیت این فاکتورها مطلع شدند و نوکیای سابق را در بازی خودش شکست دادند.
یکی از مسائل جدی مایکروسافت پیش از خریدن نوکیا این بود که در مشخص اولویت ها تناقض داشت. مایکروسافت آیفون را نشانه گرفته بود، ولی نوکیا تمایل داشت سیستم عامل بهینه ویندوزفون را روی گوشی هایی با قیمت کمتر عرضه کند. نوکیا کوشش می کرد روی تصور مثبتی که از برندش در بازارهای رو به رشدی مانند شبه قاره هند وجود داشت سرمایه گذاری کند، در حالی که مایکروسافت به راهی برای مقابله با قدیمی ترین رقیبش می اندیشید. فرسایش در هر دو جبهه باعث شد، پیشرفت کند ویندوزفون به تیتر خبرها تبدیل گردد. اتفاقی که قابل پیش بینی بود، چرا که دو شرکت کوشش می کردند به اهداف متفاوتی دست پیدا نمایند.
درس مایکروسافت برای کمپانی هایی مانند گوگل که به تازگی بخشی از تیم طراحی سخت افزار گوشی HTC را خریده است، چندین بعد دارد. نخست این که اتخاذ رویکردی مشابه اپل برای کنترل دقیق طراحی تجربه کاربری بود که باعث شد ویندوزفون به سیستم عاملی روان و منسجم تبدیل گردد. اما دوم این که اگر یک شرکت نرم افزاری، شرکای سخت افزاری را از دور خود براند، احتمالا مانند مایکروسافت تمام جهت سقوط را طی خواهد نمود. مایکروسافت می خواست نوکیا را به عنوان طراح ویژه سخت افزارهای ویندوزفون در اختیار داشته باشد، ولی همچنان سامسونگ و HTC هم برای طراحی گوشی های ویندوزفونی خودشان پول خرج نمایند. این روش طمع کارانه بود و در نهایت هم به نتیجه نرسید. اگر مایکروسافت نوکیا را زودتر خریده بود و برای ویندوزفون هدف و استراتژی واحدی مشخص می کرد، احتمالا می توانست جلوی بسیاری از مسائل بعدی را بگیرد. شکست دادن هم زمان iOS در بخش بالایی بازار و اندروید در بخش پایینی بازار، همواره یک بلندپروازی غیرمنطقی بود.
اوت 2015: سهم 2.5 درصدی ویندوزفون
سه سال پس از این که مایکروسافت نوکیا را خرید چه اتفاقی افتاد؟ در سال 2015 بازار موبایل به یک دو قطبی کامل بین آیفون و اندروید تبدیل شده بود. گارتنر (Gartner) گزارش داد 96.8 درصد تمام گوشی هایی که فروخته شده، از یکی از این دو سیستم عامل استفاده می نمایند. سهم مایکروسافت از این بازار تنها 2.5 درصد بود و فرایند کاهش آن ادامه داشت. بسیاری از سرسخت ترین هواداران ویندوزفون هم با انتها سال 2014 پرچم های سفیدشان را برافراشتند. تنها دلیل این که ویندوزفون تا سال 2017 برای باقی ماندن تقلا کرد این بود که مایکروسافت منابع کافی برای حمایت از جسد نیمه جان آن را داشت.
اما حتی زمانی که تمام این سفر پرمخاطره را به عنوان کوششی نافرجام برای رقابت با اپل و گوگل می نگریم، نباید چشمانمان را روی میراث مفیدی که بر جای گذاشته است ببندیم. صنعت موبایل بدون منابع قابل توجهی که مایکروسافت و شرکایش برای ساختن یک اکوسیستم کارآمد سوم خرج کردند، احتمالا بسیار ضعیف تر از الان بود. در این جریان درس های زیادی برای دیگران و نوآوری های سخت افزاری زیادی برای الهام دریافت نهفته است. ویندوزفون باید به عنوان یکی از بهترین شکست های صنعت تکنولوژی در یادها بماند.
روزهای انتهای 2019: تیر خلاص بر پیکری نیمه جان
مایکروسافت که قبلا هم اعلام نموده بود دیگر روی نسخه موبایل ویندوز کار نمی کند انتها در روزهای انتهای سال 2019 خاطرنشان کرد پشتیبانی از ویندوز 10 موبایل به آخر رسیده و سیستم عامل موبایل این شرکت دیگر به روزرسانی نخواهد شد. مایکروسافت حدود 2 ماه پیش از اعلام این خبر یک مراسم رونمایی غیر منتظره داشت و در آن از یک گوشی تاشو مبتنی بر اندروید به نام Surface Duo رونمایی کرد. این موضوع به خوبی نشان می دهد مایکروسافت کوشش بی فرجام برای سهم دریافت از بازار سیستم عامل های موبایل را کنار گذاشته و فعلا سیستم عامل گوگل را برای نصب روی محصولات آینده خود انتخاب نموده است.
مایکروسافت آینده خود را روی کدهای گوگل بنا نهاده است
منبع: The Verge
منبع: دیجیکالا مگ