فریب احساسات اولیه و سوگیری های ناخودآگاه را نخورید
به گزارش بازیکده، این جمله معروف است که اولین اثرگذاری مهم است؛ علم هم نشان می دهد که این موضوع درست است. تحقیقات روانشناسی نشان داده اولین تاثیری که یک نفر بر فکر ما می گذارد، در ادامه دیدگاهی را که نسبت به آن فرد داریم، شکل می دهد.
به گزارش دنیای اقتصاد به نقل از London Business School، این تاثیر، در رابطه ای که قرار است داشته باشیم لحن ما را معین می نماید و خیلی سریع اتفاق می افتد. فقط 100میلی ثانیه طول می کشد تا ویژگی های چهره یک نفر را تشخیص دهیم و نظری در خصوص او داشته باشیم و حدود پنج ثانیه طول می کشد تا اطلاعاتی از دیگر کلید های غیرکلامی، حالت ها و تعاملات جذب کنیم.
در دورانی که استفاده از برنامه هایی مثل زوم و تیمز زیاد شده است، حتی فضای پس زمینه یا محیطی که فردی را برای اولین بار در آن می بینیم، در استنباطی که از او داریم، نقش دارد. این امر در شرایط تکاملی منطقی است. ما باید بتوانیم حسی را که از دیگران می گیریم خیلی سریع شکل دهیم تا دریابیم چطور به آن ها واکنش نشان دهیم یا با آن ها تعامل کنیم. توانایی ارزیابی سریع دیگران، ارزش سازگارپذیری زیادی دارد.
نگاهی گذرا به یک نفر، به شما این شانس را می دهد که استنباط های مهمی در خصوص او داشته باشید و این به ابعاد کلیدی قضاوت اجتماعی مربوط است؛ یعنی رابطه گرم و شایستگی.
می توانیم به این فرد اعتماد کنیم؟ دوست است یا دشمن؟ قابلیت دارد یا نه؟ می توانیم روی او حساب کنیم یا نه؟ این قضاوت ها در نحوه کارکرد ما درون گروه ها یا جامعه مهم و اساسی هستند، اما مساله اینجا است که نظرات شکل گرفته در خصوص افراد، پایدار می مانند.
تحقیقات نشان می دهد، اولین اثرگذاری، فکر یا احساس ما را در خصوص افراد در طول زمان شکل می دهد. به عبارت دیگر، حس اولیه در خصوص یک شخص در ما باقی می ماند. حتی اگر احساسات اولیه ما اشتباه باشد، واقعا اهمیت دارد، چون ادراک آینده ما را شکل می دهد.
فرض کنید با یک نفر مصاحبه شغلی انجام می دهید. می خواهید بدانید شایستگی لازم را دارد و قابل اعتماد است یا خیر یا در چالش های نقشی که قرار است برعهده بگیرد، می توان روی او حساب کرد یا با فرهنگ شرکت تناسب دارد یا نه. به یاد داشته باشید، اولین احساساتی که از آن متقاضی دریافت می کنید، سریع تر از آنچه فکر می کنید شکل می گیرد. ظرف چند ثانیه، براساس ویژگی های چهره و رفتار های غیرکلامی او می توانید ارزیابی هایی داشته باشید.
حالا توجه کنید، این احساسات روش تعامل شما با این فرد را شکل می دهد، به طوری که پاسخ ها و واکنش هایی خواهید داشت که احساسات اولیه شما را تایید نمایند.
این تحقیق نشان می دهد، یک فرد استخدام نماینده که احساسات اولیه اش نسبت به متقاضی کار مثبت باشد، فرآیند و محیطی صمیمی و پذیرا ایجاد می نماید. او بیشتر از اینکه در خصوص نقاط ضعف متقاضی سوال کند، در خصوص نقاط قوت و قابلیت های او می پرسد.
جهت صحبت بیشتر سمت شغل موردنظر می رود تا فرد متقاضی و دینامیک محبت آمیز تر و حمایت گرانه تری ایجاد می گردد؛ چون فرد استخدام نماینده تا حدی در پس فکر خود تصمیم گرفته است که می خواهد این فرد را برای نقش مورد نظر انتخاب کند. برعکس، اگر استخدام نماینده احساسات اولیه منفی در خصوص متقاضی داشته باشد، شرایط را برای عملکرد خوب آن فرد سخت می نماید. پرسش ها سخت تر می شوند و بیشتر بر نقاط ضعف متقاضی متمرکز هستند.
این به نوبه خود، باعث می گردد متقاضی پاسخ هایی متفاوت، با اعتماد به نفس کمتر و حالت تدافعی تر داشته باشد که به تایید حس اولیه استخدام نماینده منجر می گردد، به طوری که به این نتیجه می رسد حسش در خصوص این متقاضی درست بوده، اما در واقعیت قابلیت ها و ویژگی های آن فرد نادیده گرفته شده است.
بنابراین، احساسات اولیه بسیار مهم هستند. احساسات اولیه مثبت یا منفی، می توانند رفتار هایی را در طرف مقابل برانگیزند که انتظار داریم همان را ببینیم. این احساسات می توانند نوع روابط را معین نمایند؛ بدون اینکه ما از آن مطلع باشیم. احساسات اولیه نه تنها در برابر تغییر مقاوم هستند، بلکه می توانند پیش بینی نماینده احساسات اولیه دیگران نسبت به همان شخص باشند. به عبارت دیگر، اگر حس کنید یک فرد شایستگی دارد، احتمال اینکه دیگران هم همین حس را داشته باشند، زیاد است.
چند نکته کلیدی
با این دانسته ها، چه کاری می توانید انجام دهید تا فرآیند شکل گیری احساسات اولیه را تحت کنترل درآورید؟ می توانیم آن ها را به دو دسته تقسیم کنیم:
1- احساسات اولیه ای که شما در دیگران ایجاد می کنید:
مطلع باشید. بدانید اولین تعاملاتی که با کسی دارید، واقعا مهم است و نتایج بسیار تاثیرگذاری دارد. بیشتر ما از این اهمیت خبر نداریم. فکر می کنیم دیگران هم ما را به همان شکلی که خودمان می بینیم، می بینند، اما لزوما این طور نیست. دانستن این موضوع مهم است. به یاد داشته باشید منظور این نیست که احساسات اولیه، حس دقیقی از آنچه شما به اسم یک فرد هستید ارائه می نماید، بلکه منظور نتایجی است که دارد.
مسوولیت مدیریت احساسات را برعهده بگیرید. به کلید های پیرامونی و محیطی که خودتان را در آن عرضه می کنید، بیندیشید. فکر کنید چه چیزی باعث می گردد بخواهید با دیگران ارتباط بگیرید. اگر در برنامه های زوم یا تیمز فعالیت دارید، به پس زمینه ای که انتخاب می کنید دقت کنید. بعلاوه در خصوص کلید های صورت خود فکر کنید. تعدیل احساسات کار سختی است، اما چیز هایی مثل ژست و ظاهر را می توان تغییر داد.
2- شکل دهی اولین احساسات در خصوص دیگران:
مطلع باشید. بار دیگر، مطلع باشید که همه ما در خصوص اعتمادپذیری و قابلیت های دیگران قضاوت های سریعی داریم؛ آن هم براساس کلید هایی که ممکن است ربطی به ویژگی های واقعی آن ها نداشته باشد؛ بنابراین از قلم نیاندازید که اولین احساسات شما ممکن است اشتباه باشد. اگر استخدام نماینده هستید، باید شخصی را استخدام کنید که واقعا قابلیت دارد، نه شخصی که این طور به نظر می رسد.
در برابر کلیشه ها و سوگیری ها مقاومت کنید. اگر به یاد بیاوریم که احساسات ما براساس کلید های محیطی شکل می گیرند، می توانیم نسبت به سوگیری ها و پیش فرض های ناخودمطلع، هوشیار باشیم. اولین احساسات شما نتایج مهم و بلندمدتی دارند؛ بنابراین کوشش کنید این خودمطلعی را ایجاد کنید تا از تفکر کلیشه ای دور بمانید.
منبع: فرارو