درک استثنایی عباس کیارستمی و اصغر فرهادی از موسیقی فیلم
به گزارش بازیکده، تهران (پانا)- فردین خلعتبری، آهنگساز مطرح کشورمان در کارگاه آموزشی تجربه های آهنگسازی/ نگاه جهانی در سی و هشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر بیان نمود یک سری از کارگردانان فقط به خاطر عادتی که سینما به استفاده از موسیقی دارد، از قطعات موسیقی در آثارشان استفاده می نمایند.
به گزارش ستاد خبری سی و هشتمین جشنواره دنیای فیلم فجر، فردین خلعتبری در این کارگاه در رابطه با اهمیت توجه به هنر بیان کرد: هنر، از زاویه نگاه هنرمند و از دید مخاطب یک موضوع خاص است، یعنی حتی فیلمی که عامه پسند محسوب می گردد، برای گروهی عظیم هم خاص است. سینما این قابلیت را دارد که ذهنیت کارگردان را به عنصری که مخاطبان آن را ببینند، تبدیل کند.
او در خصوص صندلی موسیقی در سینمای ایران، گفت: متأسفانه موسیقی یکی از موضوعات جانبی یا مکمل آثار سینمایی است، اگر دقت کنید، در میان موارد فنی فیلم های ایرانی مثل تدوین، فیلمبرداری، موسیقی یا صداگذاری، در جشنواره های خارجی توجه چندانی نشده و کسی در این حوزه هاجایزه ای نگرفته است. البته که جشنواره های اروپایی، برخلاف جشنواره هایهالیوودی بیشتر به موضوع فیلم ها نگاه می نمایند، حتی بعضاً فیلم هایی مورد تقدیر قرار گرفتند که از نظر فنی کارهای شاخصی نبودند، ولی به لحاظ فلسفی و ذهنی، توانستند به جریان فکری برگزارنمایندگان جشنواره نزدیک باشند.
این آهنگساز مطرح کشورمان با تمجید از سینمای عباس کیارستمی افزود: به عقیده من او یک استثناست که خوشبختانه باعث شد بخشی از نگاه سینمای غرب، به واسطه زاویه دید به ظاهر ساده اما در عین حال پیچیده عباس کیارستمی به سمت سینمای ایران بچرخد. البته که ما در تاریخ مان یک مورد استثنائی دیگر هم داریم که اصغر فرهادی است، کسی که او هم با سبک خاص خود نوع دیگری از سینما را تحت تأثیر قرار داده است.
خلعتبری درباره میزان اقبال کمتر به آثار سینمایی در سال های اخیر، نسبت به گذشته گفت: همه ما خیلی بیشتر از بیست سال پیش فیلم می بینیم. در سال های دور، یک فیلم می دیدیم، یک هفته راجع به آن فکر و یک سال با آن خاطره بازی می کردیم، اما این روزها همه آدم های دنیا با سرعت بالایی فیلم می بینند. به همین دلیل، فراوریات سینمایی در سراسر دنیا بسیار زیاد و البته شبیه به هم است، چون بیشتر فیلمسازان می خواهند آثارشان در جشنواره ها دیده گردد و تشویق شوند و این مسئله، خاص بودن را سخت می نماید، اگرچه این امر غیرممکن نیست. ما باید در هنر، هم زمان به دو احتیاج بپردازیم، یکی احتیاج هنرمند برای بیان هنری و دیگری احتیاج مخاطبی که این اثر را تماشا می نماید، این مخاطب یعنی همه، آدم باسواد، بی سواد، سینمایی، ریاضیدان و هرکسی که کار را می بیند.
او در رابطه با میزان اثرگذاری موسیقی در فیلم های سینمایی گفت: در این حوزه جریانی داریم که از موسیقی کلاسیک، به موسیقی الکترونیک و مینیمالیستی و مدل های مختلف می رسیم. بیشتر آهنگسازان، این مدل هایمختلف را می شناسند، اما برخی اوقات پیش آمده که آهنگساز اثری را انتخاب می نماید که با کار همسان نیست و مورد توجه قرار نمی گیرد. شما ببینید، فیلم های ایرانی که در جشنواره های داخلی جایزه موسیقی گرفتند، کمتر توانستند در جشنواره های خارجی شرکت نمایند و پیروز باشند، چون نوع موسیقی آثارشان مورد توجه داوران خارجی قرار نمی گیرد.
آهنگساز اتوبوس شب افزود: سؤالی که باید به آن پاسخ داد، این است که کارگردان های ما چقدر در خصوص موسیقی مرتبط به تفکر خودشان،دغدغه مند هستند و به چه آثاری بیشتر گوش می دهند؟ جواب، ساده است چون بیشتر آنها به آثار پاپ و عامیانه گرایش دارند، البته نه اینکه این سبک از موسیقی مناسب نیست، نکته اینجاست که این کارگردان باید جستجو کند و مابه ازا تفکر خودش را در یک موسیقی پیدا کند. موسیقی باید به معنای هم زاد و همتای فیلم باشد نه اینکه فقط نقش مکمل را ایفا نماید.
او افزود: یک سری از کارگردانان فقط به خاطر عادتی که سینما به استفاده از موسیقی دارد، از قطعات موسیقی در آثارشان استفاده می نمایند. مثلاًکارگردانانی مانند کیارستمی یا فرهادی که سازندگان تأثیرگذار و مؤلفی در سینمای ایران هستند، به مرور زمان به سمتی گرایش پیدا کردند که از موسیقی به شکل کلاسیکِ موزیک متن استفاده نمی نمایند، چون احساس می نمایند فیلم شان احتیاجی به مکمل ندارد. یکی از وظایف کلاسیک موسیقی در سینما، تزئین فیلم بوده است، درحالی که سینمای این کارگردانان کمتر احتیاج به تزئین دارد و فقط در پایانی کار برای خالی نبودن تیتراژ از موسیقی استفاده می گردد تا آرامشی را به وجود بیاورد که مخاطب به آن چیزی که در سالن دیده، فکر کند. متأسفانه کمتر اتفاق می افتد که یک کارگردان دغدغه ای در این زمینه داشته باشد و مثلاً بگوید که این موسیقی، نه فقط موسیقی فیلم من؛ که خودِ من است.
خلعتبری در پایان به عنوان موزیسینی که وارد فرایند فراوری فیلم شده، بیانکرد: سینمایی که ما دنبالش هستیم یک جنون محض است! اصلاً بازاری ندارد یعنی شما اثری را فراوری می کنید که جایی نمی توانید آن را بفروشید. من حس می کنم سینما یک جنون را در ما به وجود آورده که فیلم فراوری می کنیم. اگر موضوع و نگاه فیلمی صرفاً از منظر مالی باشد، یک هنر بی پایان و بدون آینده است، ولی اگر موضوع آن انسانی باشد، آن زمان سینما تبدیل می گردد به همه چیز.
سی و هشتمین جشنواره دنیای فیلم فجر، از 5 تا 12 خرداد 1400 به دبیری محمدمهدی عسگرپور نویسنده، کارگردان و تهیه نماینده سینما در تهران، در حال برگزاری است.
منبع: خبرگزاری پانا