کتاب های ترجمه در درازمدت ذائقه بچه ها و نوجوانان ایرانی و فرهنگ آنها را تغییر می دهند

به گزارش بازیکده، سرویس کودک و نوجوان خبرنگاران (ایبنا)، سیده عذرا موسوی در رشته زبان و ادبیات کودک و نوجوان تحصیل نموده است. او سابقه فعالیت در کانون پرورش فکری بچه ها و نوجوانان به عنوان مربی و همکاری با نشریاتی چون ملاقات آشنا، خانه خوبان، قدر، آینده سازان، انتظار نوجوان، سه یک سه، باران و... را دارد. او دبیر سرویس نشریه انتظار نوجوان نیز است. با این نویسنده درباره چالش های تألیف ادبیات نوجوان گفت وگو نموده ایم که در ادامه می خوانید:

کتاب های ترجمه در درازمدت ذائقه بچه ها و نوجوانان ایرانی و فرهنگ آنها را تغییر می دهند

- چرا ناشران از آثار ترجمه استقبال بیشتری می نمایند؟ آیا به علت مسائل در تألیف است؟

اینکه ناشران اقبال بیشتری به آثار ترجمه دارند، همه ناشی از چالش های تألیف نیست؛ بلکه نخستین و بزرگ ترین علت این است که ایران به هیچ یک از معاهدات و موافقت نامه های بین المللی در حوزه حق انتشار (حق انتشار) نپیوسته و همین، راه را برای بسیاری از ناشران هموار نموده است. انتشار کتاب ترجمه ای کم هزینه تر و البته بی دردسرتر از انتشار یک کتاب تألیفی است؛ چرا که ناشر می تواند با پرداخت یک بار حق ترجمه، بارها و بارها بدون پرداختن حق مؤلف و حتی تصویرگر و طراح جلد کتاب، آن را منتشر کند. بعلاوه نویسنده ای حضور ندارد تا بعدها با ناشر به مشکل بربخورد.

ضمن اینکه چاپ کتاب های ترجمه نسبت به کتاب های تألیفی، تبعات مالی برای ناشر به همراه ندارد و چه بسا ناشر از کاغذ یارانه ای برای انتشار اثر غیرتألیفی نیز استفاده کند. تأسف برانگیزتر این است که یارانه ای که دولت گاهی به صورت فصلی یا مناسبتی به خریداران اختصاص می دهد، شامل حال کتاب های ترجمه ای نیز می گردد و قطعا در چنین رقابت غیرمنصفانه ای در عرضه، پیروزی با کتاب های ترجمه است.

انتشار بی رویه آثار ترجمه ای ممکن است این سوءتفاهم را برای برخی مخاطب ایجاد کند که لابد این اثر، اثر ارزشمندی بوده که ترجمه شده است یا چند ناشر آن را منتشر نموده اند؛ حال آن که همیشه این طور نیست.

مشکل دیگر اعتماد نکردن خانواده ها و سپس نوجوان ها به نویسندگان ایرانی است. بسیاری از مخاطبان، آثار -برخی ضعیف- ترجمه ای را به آثار ارزشمند تألیفی ترجیح می دهند و همین حمایت نکردن معنوی و حتی مادی ناشران، مخاطبان و نهادهای مربوطه، بویژه رسانه ها از آثار تألیفی عرصه را بر نویسندگان ایرانی تنگ می کند. از این رو انگیزه در نویسندگان دغدغه مند کم رنگ شده، رفته رفته آثار تألیفی از میدان رقابت کنار رفته و زمینه برای حضور آثار ترجمه بیشتر می گردد.

- آیا آثار ایرانی در برابر آثار خارجی حرفی برای گفتن دارند؟

قبل از هر چیز ضروری است به این نکته اشاره کنم که طی پانزده بیست سال گذشته، ادبیات کودک و نوجوان ایران رشد بالنده ای داشته و هر روز قدم های مؤثرتری برداشته است. بسیاری از نویسندگان، از دل و جان مایه گذاشته اند و برای بهتر شدن این حوزه کوشش نموده اند. به نظرم اینکه می گویند آثار کودک و نوجوان ما در برابر آثار خارجی حرفی برای گفتن ندارند، دور از انصاف است. نباید این کوشش را دست کم گرفت و با حرف های مأیوس نماینده باعث ناامیدی نویسندگان شد. گاهی اتفاق می افتد که می گویند فلان رمان خارجی بسیار مجذوب کننده و جالب است یا قوی نوشته شده و وقتی آن را مطالعه می کنی می بینی که درست است، اثر ارزشمندی است؛ ولی این طور نیست که مشابه یا هم رده ایرانی نداشته باشد.

با این حال نمی توان این موضوع را از نظر دور داشت که همیشه خواندن و اطلاع از فرهنگ، تمدن و سبک زندگی دیگر و روبروه با تجربه های نداشته برای همه، بویژه بچه ها و نوجوانان مجذوب کننده و خواستنی است. بخشی از این مجذوب کنندهیت ناشی از تفاوت هاست؛ ولی باید به این مسئله نیز توجه داشت که ادبیات کودک و نوجوان در ایران عمر چندانی ندارد و قطعا ما در برخی زمینه ها در حال آزمون و خطا و آموختن هستیم.

- نویسندگان ایرانی در انتخاب سوژه با چه مسائلی روبرو هستند؟

مشکل برخی از نویسندگان در انتخاب سوژه برای نوشتن داستان و رمان این است که کوشش نمی نمایند به دنیای بچه ها و نوجوانان نزدیک شوند؛ بلکه با نگاه به کودکی و نوجوانی خود دست به نوشتن می زنند. برای همین است که نویسندگان دیگر و بزرگسالان ممکن است اثر آنها را بپسندند؛ ولی از طرف جامعه هدف اقبالی صورت نگیرد. ضمن اینکه باید کوشش نمایند اندوخته تجربه خود را وسعت بخشند و سوژه های بکر و مجذوب کننده را کشف نمایند.

نکته مهم دیگر این است که عرصه نوشتن برای بچه ها و نوجوانان به علت مخاطبانی که دارد، همیشه احتیاج به پویایی و رشد دارد؛ از این رو احتیاج به تربیت و ورود نسل جوان، هوشیار، تیزبین و متخصص برای خلق آثار نو و مجذوب کننده با توجه به دغدغه های مخاطبان همیشه احساس می گردد.

موضوع دیگر این است که پرداختن به برخی از موضوعات و ژانرها مثل ژانر فانتزی در ایران کم سابقه است؛ بنابراین به نظرم آنچه بیشتر رخ می کند، نپرداختن به برخی از سوژه هاست: نه محدودیت در انتخاب سوژه. با این حال هیچ فرهنگ نظام یافته و محکمی نمی تواند مدعی گردد که عرصه تولیدات فرهنگی و ادبی اش یله و رها است و هیچ چارچوب و قاعده و قانونی برای خلق و عرضه آثار به مردم خود ندارد. نویسندگان ایرانی نیز از این قاعده مستثنی نیستند. برخی از محدودیت های فردی، فرهنگی، اخلاقی و اعتقادی نویسندگان را از پرداختن به برخی از موضوعات باز می دارد؛ هرچند نمی توان منکر توجه نکردن به برخی از ضرورت ها شد.

- به نظر شما بهتر است نویسندگان بیشتر نگارش در چه ژانرهایی را تجربه نمایند؟

به نظرم این موضوع احتیاج به مطالعه ای دقیق و جامع دارد تا ضمن شناخت علایق بچه ها و نوجوانان، احتیاجهای آنها نیز رصد گردد. ادبیات علاوه بر ایجاد تفریح و حس لذت برای مخاطبان می تواند محمل مناسبی برای پاسخ گویی به احتیاجهای آنها باشد؛ بنابراین می توان در یک مباشرت متعادل و همه جانبه گر، دست به خلق اثر زد.

بی گمان من به همه ابعاد این موضوع اشراف ندارم؛ ولی آنچه به واسطه دانش محدود و تجربه خود کسب نموده ام می گوید، گرایش نوجوانان به ژانرهای فانتزی، وحشت و تریلر بیش از پیش شده است؛ ولی اینکه تا چه میزان و به چه شکلی باید به علاقه پرداخت، پرسشی است که کارشناسان باید پاسخ بدهند. با این حال فکر می کنم فانتزی (البته با توجه به معایبی که می تواند داشته باشد) یکی از ژانرهایی است که می تواند ظرفیت های زیادی برای نویسندگان ایجاد کند.

- وظیفه نویسندگان و شاعران ایرانی برای ترویج کتاب های تألیفی چیست؟

کتابفروشی ها و کتابخانه های ما پر است از کتاب های ترجمه ای که قطعا در درازمدت، ذائقه بچه ها و نوجوانان ایرانی و فرهنگ آنها را تغییر خواهند داد و این به معنی از دست رفتن سرمایه هاست؛ بنابراین فکر می کنم هر نویسنده و شاعری که توانایی خلق اثر ارزشمند و مناسب بچه ها و نوجوانان را دارد، وظیفه دارد در این زمینه کوشش کند.

ولی نکته تأمل برانگیز این است که بسیاری از نویسندگان ایرانی هنوز به خودباوری و اعتماد کافی به خود دست نیافته اند و گاهی منفعلانه عمل می نمایند. تقلید کردن و به عبارتی الگو برداشتن فی نفسه نه خوب است و نه بد. مهم این است که فرد در روبروه با یک پدیدۀ مجذوب کننده، آگاهانه عمل کند؛ نه اینکه کورکورانه دست به تقلید نعل به نعل بزند. نویسندگان در برخورد با سوژه ها و شخصیت های داستان های خارجی می توانند نکات مثبت آنها را جذب و برداشت نموده و ضمن هضم شان، در تمدن بزرگ و غنی ایرانی و اسلامی، دست به خلق سوژه ها و شخصیت هایی بزنند که مجذوب کننده، خودمانی، بومی، ملموس و تعمیم پذیر هستند. یاد گرفتن کار درست از هر که باشد، پسندیده است.

شماره اول پرونده چالش های تألیف ادبیات نوجوان

شماره دوم پرونده چالش های تألیف ادبیات نوجوان

شماره سوم پرونده چالش های تألیف ادبیات نوجوان

شماره چهارم پرونده چالش های تألیف ادبیات نوجوان

شماره پنجم پرونده چالش های تألیف ادبیات نوجوان

شماره ششم پرونده چالش های تألیف ادبیات نوجوان

شماره هفتم پرونده چالش های تألیف ادبیات نوجوان

منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایران
انتشار: 29 خرداد 1402 بروزرسانی: 29 خرداد 1402 گردآورنده: game-kade.ir شناسه مطلب: 2206

به "کتاب های ترجمه در درازمدت ذائقه بچه ها و نوجوانان ایرانی و فرهنگ آنها را تغییر می دهند" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "کتاب های ترجمه در درازمدت ذائقه بچه ها و نوجوانان ایرانی و فرهنگ آنها را تغییر می دهند"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید